بحثی پیرامون جامعیت قرآن
سید مصطفی موسوی مبلّغ
برداشت ها از جامعیت قرآن کریم مختلف است؛ برخى در تعريف آن گفته اند: منظور از جامعیت اين است كه در قرآن کریم از هيچ نكته و مسأله اى غفلت نشده است.
جامعیت قرآن کریم، یکی از مسایل زیر بنایی و مهم، جهت شناخت عمیق این کتاب الهی است و از مسایل بحث بر انگیز علوم قرآنی است که همواره مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. قطعا بررسی دقیق و علمی این موضوع می تواند در شناخت هر چه بیشتر قرآن کریم مفید و موثر باشد.
این مقاله در صدد پرداختن به بحث جامعیت قرآن کریم، به عنوان یکی از مسایل مطرح و مهم در علوم قرآنی است ولی از آنجا که این بحث دارای زوایای مبهمی است و اقوال علماء در این مورد بسیار مختلف و گاهی ضد و نقیض است، این مقاله جنبه توصیفی داشته و از هر گونه داوری و نقد خود داری کرده است.
برداشت ها از جامعیت قرآن کریم مختلف است؛ برخى در تعريف آن گفته اند: منظور از جامعیت اين است كه در قرآن کریم از هيچ نكته و مسأله اى غفلت نشده است و همه چيز را در خود دارد و قرآن مشتمل بر تمامى اصول و مبانى علوم طبيعى و رياضى و فلكى و حتى رشتههاى صنعتى و اكتشافات علمى و غيره مىباشد و چيزى از علوم و دانستنىها را فرو گذار نكرده است. خلاصه، قرآن علاوه بر يك كتاب تشريعى، كتابی علمى نيز به شمار مىرود و برای اثبات مدعای خود به آیاتی از قبیل: « وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ »( نحل/ 89) و « مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ » (انعام/38) « وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ » (انعام، 59)، استناد جسته اند.
بنابر اصل جامعيت قرآن، و برداشتی که از آن شده است، برخي اين مجموعه عظيم الهي را حاوي كليه علوم و مسائل مورد نياز بشر پنداشته و در پي ايجاد رابطه ما بين كليه علوم نوين با قرآن کریم برآمدهاند.
آيت الله محمد هادی معرفت، اين پندار را افراطي ميداند و ميگويد:«اين ادعا كه هرآنچه بشر به آن رسيده يا ميرسد مانند دستاوردهاي علمي، فني، فرهنگي و... از قرآن بوده، و يا ريشه قرآني دارد، ادعايي گزاف و بي اساس است. مقصود از كمال و جامعيت قرآن، جامعيت در شؤون ديني، اعم از اصول و فروع آن است; يعني آنچه در رابطه با اصول ، معارف و احكام و تشريعات، بطور كامل در دين مطرح گشته است; به عبارت ديگر هرآنچه كه در زمينه سلامت و سعادت معنوي، روحي و اخلاقي انسان است، در برنامهها و اهداف قرآن قرار دارد، اما روشهاي اجرايي، ساختاري و اجتماعي براي پياده كردن اين برنامهها به عهده انسانهاست.
بايستي به اين نكته توجه داشت كه دليل ادعاي قرآن كريم به كمال، در «اليوم اكملت لكم دينكم» و يا «تبيانا لكل شيء» برعهده داشتن تشريع مطالب است؛ چنانچه از زاويه تكوين چنين ميگفت، بايد انتظار ميداشتيم كه هرآنچه بشر از علوم طبيعي، تجربي و... نياز دارد بطور كامل در قران آمده باشد و يا حداقل ريشه اش در قرآن باشد؛ ولي منظور قرآن از «بيان هرچيز»و «كامل بودن دين» آن است كه قرآن هرآنچه را در زمينه شريعت است، براي ما طرح و پايه ريزي كرده است.( مجله پژوهشهاى قرآنى، ش 11-12، ص 210-212)
نظریه دیگری که در بحث جامعیت قرآن مطرح است، جامعیت نسبی قرآن است. معتقدان به اين نظريه مى گويند: قرآن جامعيت دارد ولى جامعيتش محدود به حيطه مورد انتظار و محدوده مسؤوليت قرآن است. به بيان ديگر قرآن چون براى هدايت است، جامعيتش نيز در همين قلمرو قابل پذيرش است و نه بيشتر. اين نظريه از پرطرفدارترين نظريه ها در ميان محققان علوم قرآنى و مفسران به شمار می رود. نظريه جامعيت نسبى همان گونه كه در ميان گذشته گان داراى بيشترين اقبال و استقبال بوده است، در ميان معاصرين ما نيز چنين است.
طرفداران جامعيت نسبى قرآن در تأييد نظريه خويش به آيات و رواياتى استناد كرده اند، اما تذكر اين نكته لازم است كه برخی از آيات مورد نظر ايشان، همان آياتى است كه معتقدان به نظريه اول، یعنی جامعیت مطلق قرآن، نيز به آنها تمسك كرده بودند كه تنها نكته، تفاوت در نوع برداشت هر يك از طرفداران این دو نظریه از اين آيات مشترك است.
محققان و مفسران طرفدار اين نظريه با توجه به واقعيت هاى بيرونى، دايره دين را محدود به هدايت و لوازم آن كرده اند و تعبيراتى همچون «تِبْيَـانًا لِّكُلِّ شَىْء» ، «مَّا فَرَّطْنَا فِى الْكِتَـبِ مِن شَىْء» و... را مطابق اين برداشت تفسير كرده اند. ايشان ديگر آيات شريفه را نيز بر همين روال مورد مطالعه و استناد قرار داده اند كه از ذكر آنها صرف نظر مى كنيم.
نظریه سومی که در این رابطه مطرح است، نظریه جامعیت مقایسه ای قرآن کریم است. بعضى از صاحب نظران، جامعيت قرآن را در مقايسه با ديگر متون وحيانى، قابل تعريف دانسته اند؛ ايشان معتقدند كه قرآن جامع است، اما جامعیت آن در مقایسه با دیگر کتب وحیانی است.
نظریه چهارمی نیز در این مورد مطرح شده که آن هم عدم جامعیت قرآن است. اين نظريه بر آن است كه قرآن كمال دارد، همان گونه كه خود قرآن نیز بدان اشاره كرده است ولى جامعيت ندارد. اين رأى مبتنى بر تفاوت گذاشتن بین دو مفهوم جامعيت و كمال است. اين نظريه را دكتر عبدالكريم سروش مطرح كرده و از آن دفاع نموده است.
این نوشتار در صدد داوری در میان نظریه های مطرح شده نیست و صرفا قصد بیان اقوال و نظریات وارده در این موضوع را دارد، لذا خوانندگان را به مطالعه کتبی چون: «الاتقان» سیوطی، «البرهان» زرکشی، «احیاء العلوم» و «جواهر القرآن» غزالی و ...ارجاع می دهد.